دیوان داوری ورزش Court of Arbitration for Sport یا به اختصار CAS یک نهاد داوری مستقل و فعال در زمینه اختلافات ورزشی است.مقر این دیوان در شهر لوزان سوئیس قرار دارد، و به جهت اینکه یکی از زبانهای رسمی کشور سوئیس فرانسوی است،
از این دیوان با سرواژه TAS که مخفف عبارت فرانسوی Tribunal Arbitral du Sport است، نیز یاد میشود.صلاحیت این دیوان اختیاری است بنابراین یک اختلاف در جریان ورزشی فقط در صورتی قابلیت طرح در دیوان را دارد که طرفین اختلاف صلاحیت دیوان برای رسیدگی به اختلاف را پذیرفته باشند.
با توجه به اینکه بر اساس اساسنامه فیفا بندهای ۵۹ و ۶۰ ارجاع اختلافات به داوری دادگاه CAS مجاز شمرده شده است و فدراسیونهای تابعه فدراسیون جهانی فوتبال FIFA، از جمله فدراسیون فوتبال ایران، و همچنین بسیاری دیگر از فدراسیونهای ورزشی، صلاحیت اختیاری دیوان داوری ورزش CAS را پذیرفتهاند.
اختلافات ورزشی، به ویژه در رشته فوتبال قابلیت ارجاع به این دیوان را دارد، آشنایی با این دیوان برای وکلای بین الملل و دانش آموختگان رشته حقوق بین الملل و حقوق ورزش، ضروری است.
در این مقاله با تاریخچه، ساختار و ارکان دیوان آشنا خواهید شد. همچنین آیین دادرسی دیوان داوری ورزش CAS نیز به طور کامل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. و در پایان با نقشی که یک وکیل بین الملل یا وکیل ورزش باید در این دیوان ایفا کند آشنا خواهید شد.
داوری یکی از شیوههای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات است که نسبت به شیوههای قضایی دارای مزیتهای فراوانی است که شرح و تفصیل آن در حوصله این مقاله نمیگنجند، اما از باب اشاره چند نمونه از این مزیتها را ذکر میکنیم:
با توجه به مزیتهایی که داوری دارد و ما در اینجا برخی از آنها را برشمردیم، همواره از سوی اندیشمندان عرصه حقوق ورزشی و وکلای بین المللی در زمینه ورزش، نیاز به وجود یک نهاد داوری اختصاصی در زمینه ورزش احساس میشد؛ این احساس نیاز در سال ۱۹۸۴ میلادی به نقطه اوج خود رسید.
اواسط دهه ۸۰ میلادی از لحاظ ورود سرمایههای اقتصادی به عرصه ورزش، یک نقطه عطف در تاریخ به شمار میآید. در این سالها بود که به دلیل توجه رسانههای اجتماعی به ورزش، و همچنین در پی استفاده ابزاری از ورزش در مناسبات سیاسی دولتها، ورزش از یک تفریح به یک صنعت تبدیل شود و به موازات گسترش آن، حجم اختلافات ناشی از آن نیز، به ویژه در رابطه با مسائل مالی، گسترش پیدا کند.
اینجا بود که تلاشهای حقوقدانان بین الملل و دکترین حقوقی ورزشی باعث شد تا توسط کمیته بینالمللی المپیک International Olympic Committee (IOC) نود سال پس از شروع به فعالیت در زمینه ورزش، یک مرجع عالی برای حل و فصل اختلافاتی ایجاد نماید که موضوع آنها حقوق ورزشی بود و یا از موضوعات ورزشی نشات گرفته بودند.
مانند هر نهاد یا سازمان بینالمللی دیگر، دیوان داوری ورزش که با ماموریت حل و فصل نمودن اختلافات حقوقی در زمینه ورزش به عنوان یک نهاد داورری اختصاصی فعالیت میکند نیز دارای آییننامه، طرز اداره و ساختار مختص به خود است.
در این قسمت از مقاله با ساختار کلی، قسمتهای تشکیل دهنده، ارکان و شیوههای تصمیمگیری در دیوان داوری ورزشی آشنا خواهیم شد. اما پیش از هر توضیحی در رابطه با ساختار دیوان، لازم است تا با شورای بینالمللی داوری ورزش (ICAS) آشنا شویم.
شورای بینالمللی داوری ورزش (ICAS)، که از این پس در این مقاله به اختصار شورا نامیده خواهد شد، شورایی مرکب از اعضایی است که توسط سه نهاد مهم ورزشی تعیین میشوند. این سه نهاد عبارتند از: اتحادیه فدراسیونهای بینالمللی، اتحادیه کمیتههای ملی المپیک و کمیته بینالمللی المپیک.
شورا متشکل است از هیات رئیسهای با حضور یک رئیس، نایبان رئیس و اعضای عادی. وظیفه اصلی شورا، تضمین بیطرفی داوران و به طور کلی حفظ بیطرفی شورا است. علاوه بر این شورا موظف به انجام هر اقدام لازم جهت صیانت از منافع اصحاب دعوی میباشد.
همچنین شورا باید همه ساله قوانین را مورد بازبینی و بررسی قرار دهد تا جهت رفع ایرادات احتمالی، اقدام به تدوین و تصویب موارد جدید نماید.
مدیریت دیوان از حیث مسائل اداری یکی دیگر از وظایف این شورا است. تمامی اعضای این شورا از بین حقوقدانان برجسته و صاحبنظر به شرح زیر انتخاب میشوند:
از بین این اعضا یک نفر به عنوان رئیس انتخاب میشود؛ ریاست شورا به طور اتوماتیک و همزمان، ریاست دیوان را نیز بر عهده دارد.
این ۲۰ نفر که برای یک دوره چهار ساله قابل تمدید فعالیت خواهند نمود حق فعالیت به عنوان داور در دیوان داوری را ندارند؛ علاوه بر ممنوعیت تصدی سمت داوری، این افراد از این امکان برخوردار نیستند تا با سمت وکیل یا حتی مشاوره حقوقی اصحاب دعوی در جلسات دیوان شرکت نمایند.
دیوان تشکیل شده از تعدادی شعبه عادی و تعدادی شعبه تجدیدنظر است. در تمامی شعب هیاتهایی وجود دارد که در اصطلاح (Panel) نامیده میشوند. این پنلها در شعب عادی وظیفه حل اختلافات حقوقی ورزشی را برعهده دارند.
حل و فصل این اختلافات توسط ریاست هر شعبه و یا نایب رئیس شعبه صورت میگیرد. در حالی که شعب عادی (دقت کنید شعب عادی، نه شعب بدوی) وظیفه حل و فصل اختلافات حقوقی را برعهده دارند، وظیفه پنلها یا هیاتهای شعب تجدیدنظر، رسیدگی به اعتراضاتی است که نسبت به تصمیمات اتخاذ شده از سایر نهادهای ورزشی، صورت میگیرد.
برای مثال اختلاف یک بازیکن فوتبال با یک باشگاه بر سر نحوه پرداخت دستمزد میتواند به دیوان داوری ورزش CAS ارجاع شود و در یکی از شعب عادی رسیدگی شود؛ اما برای مثال شکایت یک تیم فوتبال از حکم صادره از فدراسیون فوتبال ملیای که باشگاه در لیگ آن فعالیت دارد بابت تصمیم و رایی که صادر کرده، به شعب تجدیدنظر ارجاع میشود.
دقت فرمایید آنچه که در اینجا ملاک است این موضوع است که اعتراض و دعوی بر سر یک اختلاف موجود است یا بر سر یک رای صادره.
بنابراین در حالی که فدراسیون فوتبال یک کشور بابت رایی که نسبت به یک باشگاه صادر کرده در شعب تجدیدنظر طرف دعوی قرار میگیرد، همین فدراسیون بابت بدهی به مربی تیم ملیاش یا بابت طلب از اسپانر، در شعب عادی طرف دعوی خواهد بود.
علاوه بر این، دیوان دارای یک دفتر است که در نقش دبیرخانه فعالیت میکند و ریاست آن با دبیر کل است. نظارت بر آرای صادره از شعب عادی و تجدید نظر بر عهده این نهاد است.
آیین دادرسی دیوان در شعب عادی و شعب تجدید نظر متفاوت و از حیث تشریفات و نحوه اداره، طرز تشکیل و شیوههای اتخاذ تصمیم و ابلاغ رای تابع احکام ویژه خود است.
در واقع به اختلافات ناشی از قرارداد یا مسئولیت مدنی که به ورزش هم مربوط باشد با آیین دادرسی عادی عادی رسیدگی میشود و به اختلافات ناشی از تصمیمات و آرای صادره از نهادهای ورزشی، با آیین دادرسی تجدیدنظر.
همچنین شایان ذکر است که در آیین دادرسی عادی، علاوه بر داوری، میانجیگری برای قلع ریشه اختلاف موجود نیز پیشبینی شده است، در حالی که چنین صلاحیتی برای شعب تجدیدنظر وجود ندارد. همچنین این شعب وظیفه دارند.
داوران دیوان توسط شورای بینالمللی داوری انتخاب میشوند. این افراد الزاما باید دانشآموخته رشته حقوق باشند و ضمن آشنایی با یکی از زبانهای فرانسه یا انگلیسی به عنوان زبانهای رسمی دیوان، با مسائل ورزشی آشنا باشند.
لیست این داوران هر ۴ سال یک بار توسط شورا بازبینی و بررسی میشود. داوران پس از انتخاب در یکی از پنلهای شعب عادی یا تجدیدنظر دیوان به عنوان داور فعالیت خواهند داشت.
بنابراین بر خلاف برخی از نهادهای داوری بینالمللی که امکان پیشنهاد داور توسط طرفین دعوی وجود دارد، حضور داور انتخابی در دیوان داوری ورزشی منتفی است.
علی الاصول دیوان امکان ورود به تمامی اختلافات با ماهیت ورزشی و هر اختلافی با ماهیت غیر ورزشی که از ورزش نشات گرفته باشد را دارد.
برای مثال دیوان برای داوری در پرونده اختلاف یک بازیکن با یک باشگاه ورزشی بر سر مقررات آزادسازی بازیکن پس از خاتمه قرارداد، به عنوان یک اختلاف ورزشی صلاحیت ورود دارد؛ همچنین علی رغم اینکه دریافت دستمزد، یک اختلاف مالی است، اما اگر این اختلاف از یک قرارداد ورزشی ناشی شود، دیوان صلاحیت ورود و داوری در این زمینه را دارد.
اما دیوان فقط در زمانی میتواند صلاحیت خود را اعمال نماید که طرفین اختلاف به صورت کتبی بر سر صلاحیت دیوان به توافق رسیده باشند. بر اساس قواعد کلی داوری، در دیوان داوری ورزش CAS هم، توافق بر سر پذیرش صلاحیت، میتواند پیش از وقوع اختلاف یا بعد از حدوث آن باشد.
طرفین دعوا علاوه بر اینکه میتوانند شخصا یک دعوی را طرح و پیگیری نمایند، میتوانند در تمامی مراحل تنظیم شکایت و دادرسی از یک وکیل استفاده نماند.
شایان ذکر است که اگرچه برای فردی که به نمایندگی از طرفین دعوی وارد پروسه داوری میشود از عنوان وکیل استفاده میشود اما الزاما چنین فردی برای ورود به دعوی، نیاز به پروانه وکالت ندارد. فلذا هر فردی که طرفین دعوی به دیوان داوری ورزش CAS معرفی نمایند، قادر خواهد بود تا به عنوان نماینده یا تسامحا وکیل رونده پرونده طرح شده را دنبال نماید.
یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص ورزشی در چند مرحله میتواند با دانش و تجربهای که دارد به کمک شما آمده و نقش خود را به عنوان حامی حقوقی شما ایفا نماید.
از جمله مواردی که یک ورزشکار یا مالک باشگاه و کسب و کار استارتاپ ورزشی و یا یک سرمایهگذار و اسپانسر در زمینه صنعت ورزش میتواند از خدمات وکیل یا مشاور حقوقی ورزشی استفاده نماید، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برای دریافت آخرین تحلیلها، اخبار و دیدگاههای حقوقی تخصصی به خبرنامه ما بپیوندید .